دانلود صوت جلسه پنجم


خلاصه جلسه پنجم:

  • حضرت رسول ص دیگر طب‌های نظام‌مند دیگر (غیر از طب اسلامی) مانند طب یهود و طب نصارا و طب عرب(طب ساده‌ای بود) را تأیید کردند و مردم را به این طبیبان ارجاع داده است. دلیل آن هم در دسترس نبودن حضرت رسول ص در همه مکان‌ها هست. 
  • مردم باید بیماری خود را درمان نمایند و نباید منتظر بمانند به امید این که روزی حضرت رسول را ببینند و خود را درمان نمایند. دلیل دوم اینکه تجربیات طب‌های دیگر از بین نرود.
  • درست است که این طب‌ها بهترین شفا نیست اما درمان محسوب می‌شود.
  • شونیز همان سیاه دانه است.
  • هیچگاه نیاز به عمل جراحی نیست و بشر روزی به این درک خواهد رسید که برای شفای بیماری نیازی به عمل جراحی نیست.
  • در گذشته در طب هندی بیماری بنام عُذره» وجود داشت که باعث گلو درد در کودکان می‌شد که برای درمان مادر انگشت خود را در گلوی بچه فرو می‌کرد و پیامبر فرمود: چرا فرزندان خود را اذیت می‌کنید.
  • لدود یعنی ریختن دارو در یک طرف دهان (یا سمت راست دهان یا سمت چپ دهان)
  • عذره یعنی گلودرد.
  • [قسط هندی] یا [عود هندی]  یا [چوب هندی] درمان هفت بیماری هست:۱-ریختن در بینی برای درمان گلودرد ۲-لدود کردن برای بیماری اتُ‌الجَنْب
  • کسی از طبیبان عرب به امام صادق ع رجوع می‌کند و می‌گوید که ما برای درمان مردم از سم‌هایی از قبیل اِسْمیحه‌قُن» و قاریعِ‌قُنْ» استفاده میکنیم چه حکمی دارد و امام می‌فرماید اشکالی ندارد و ایشان می‌گوید چه بسا آن بیمار بمیرد و باز امام می‌فرماید اشکالی ندارد.
  • امام صادق ع : در حرام شفا نیست(در حرام درمان نیست).
  • طب عرب طب ساده ای است و  پنج و شش درمان بیشتر ندارد: حمام و تنقیه و .
  • یکی از اموری است که عرب خود را با آن درمان می‌کردند کِی» هست یعنی اینکه قسمتی از بدن را داغ می‌گذاشتند(با فی داغ می‌سوزاندن) مثلا اگر سر درد میکرد آنگاه کف پا را داغ می‌گذاشتند و فرد خوب می‌شد. البته اعراب هم اذعان داشتند که این درمان ازنوع ضرب العجلی و ناچاری و اضطراری و آخرین درمان بحساب می‌آید.
  • حضرت رسول ص: درمان با کی» را ممنوع کرده است و علت این است که چهره و اندام انسان را زشت می‌نماید.
  • حضرت رسول ص درمان با حرام را ممنوع کرده است و بخصوص درمان با خمر را نهی کرده است.
  • حضرت رسول ص  درمان با بول را نهی کرده است.(خبائثی نظیر بول و غائط و مشابه)
  • سرمه کشیدن با خمر نهی شده است. 
  • حضرت رسول ص گیاهی بنام شِبِرم» را نهی کرده است. این گیاه ملین و مسهل هست و این گیاه طبع گرم دارد.
  • حضرت رسول ص : اصرار داشتند که خود را با سوره حمد درمان کنید. درمانی که هیچ ضرر  ندارد و بلکه عبادتی هم هست.
  • حضرت رسول ص: شرق و غرب نروید و بیماری‌ها را برای خودتان پیچیده نکنید و بیماری سه تاست و درمان سه تاست:
    • بیماری:1-دم 2-مُرَّةُ(صفرا و سودا) 3-بلغم -یک سوم یا یک چهارم بیماری‌ها منشأ آن دم هست  و نصب بیماری‌ها منشأ آن مره هست و بقیه منشأ آن بلغم هست.
    • درمان: ۱-درمان دم همان حجامت است(یعنی حجامت یک چهارم بیماری‌ها را درمان می‌کند) 2-درمان بلغم هم حمام و اتاق گرم هست(1/4 بیماری‌هاست) 3-درمان مره ملین و مسهل است.
  • هر چیزی که با این موارد درمان نشود بخاطر ضعف اعتقاد است که به این موارد اعتقاد ندارند و برای خود درمان‌ها را پیچیده می‌کنند و بنابراین بیماری او هم پیچیده‌تر خواهد شد.
  • درمان به اعتقاد شخص بستگی دارد و درمان نوعی نسخه اعتقادی است.
  • معصوم میفرماید که آن کسی که دارو را در گیاه تلخ قرار داده است می‌تواند درمان را در گیاه شیرین هم قرار دهد.
  • اعتقاد نقش مهمی در درمان دارد.
  • عسل میکروب کش است و آنتی باکتریال است.
  • معصوم استفاده از مُسَکن را نهی کرده است.
  • شخصی پیش امام صادق ع آمد و گفت من مرضی دارم و باخوردن چند جرعه شراب درد آن ساکت میشود. امام فرمود نخور. ایشان چند نوبت نخورد و کلآ خوب شد درحالی که مدتهای زندگانی مریضی اش با خوردن مسکن (شراب) همراه او بود. امام فرموده بود که دلیل مرض تو می هست که اگر تحمل کنی از تو نا امید میشود و از بین خواهد رفت و اگر شراب بخوری این بیماری همچنان بایقی خواهد ماند.
  • حقیقت طب دانستن بیماری و داروست و کسی که این ها را بشناسد میشود طبیب.
  • حقیقت طب دانستن بیماری و درمان و کسب مهارت لازم درمقام عمل و نه اینکه در مقال تئوری باشد و بلکه در مقام عملی باشد.
  • رفق یعنی مطالفت و با خوشی و خوبی 
  • کتاب کافی: از موسی‌بن‌عمران پرسیده شده است که:بیماری از کیست و از کجاست و خداوند فرمود از من است و کفت درمان از کیست و خداوند فرمود خوب شدن هم از من است. پرسید مردم با درمان چکار میکنند و فرمود آنها دل بیمار را خوش می‌کند.
  • طب از نظر اسلامی:
    • احتمال یکم: کار طبیب روحی و روانی است که فقط بیمار را دلخوش می‌کند. طبیب کسی است که میداند  چگونه بیمار را دلخوش کند.
    • احتمال دوم: هر بیماری علتی هست و درمان نسخه آن بیماری است.(بیماری حق است و درمان علت و سبب برای بیماری است)
    • احتمال سوم: نه تنها دلخوش کردن است و نه اینکه تنها علت و معلول بیماری‌ها ست. بلکه اعتقاد مهم است و اگر کسی به چیزی عقیده داشته باشد اثر میکند.
    • احتمال چهارم: دارو مؤثر است اما مهم تمام اقتضا با اذن خداوند است. دارو وقتی اثر میکند که خداوند اذن بدهد.
    • نتیجه: برای شفای بیماری هم اذن خدا لازم هست و هم اعتقاد به دارو و هم خود دارو و هم باید بیمار دلخوش باشد و روحیه بیمار خوب باشد.
  • بعضی دارو‌ها به مرور زمان اثر خود را ازدست داده است. به دلیل اینکه مردم اعتقاد خودشان را از دست داده اند به آن بیماری.
  • اینکه میگویند میکروب‌‌ها مقاوم شده است برای برخی بیماری‌ها درست نیست بلکه درست این است که اعتقاد مردم به آن برگشته است و دیگر اثر نمی‌کند.
  • حتی برای برخی بیماران تغییر جلد روی دارو دیگر اثر نمی‌کند.
  • حضرت علی ع: درمان تو درون توست.
  • بیماران روحیه خودشون رو از دست میدهند  که مریض می‌شوند.

طب اسلامی آیت‌الله عباس تبریزیان-دوره یکم-جلسه 34

طب اسلامی آیت‌الله عباس تبریزیان-دوره یکم-جلسه ۳۳

طب اسلامی آیت‌الله عباس تبریزیان-دوره یکم-جلسه 32

درمان ,بیماری ,طب ,هم ,هست ,حضرت ,حضرت رسول ,است و ,است که ,خود را ,رسول ص ,می‌فرماید اشکالی ندارد ,امام می‌فرماید اشکالی

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روزهای زندگی انیمه آموزش خدمات کاشت ناخن کالیستو خرید فروش محصول سلامت ارگانیک در اصفهان دریچه / dariche رونق تولید حوزه علمیه خواهران ایمانیه همه آهنگ های تتلو ☆Music☆